برای نخستین بار: بازگرداندن توان حرکتی به معلولان بدون عمل جراحی

paralized-patients-take-small-steps-ucla-Legs1_web_1024

پنج فرد کاملاً فلج به کمک روشی نوین برای تحریک نخاع بدون ایجاد شکاف در بدن آن‌ها توانستند به صورت ارادی حرکتهایی مانند گام برداشتن انجام دهند. در این روش الکترودهایی به پشت بیمار متصل می‌شود و از این راه تحریک الکتریکی عصب بیمار از روی پوست بدن وی اعمال می‌شود.

این بیماران هنوز قادر به راه رفتن نیستند و تنها می‌توانند اندکی پاهای خود را در هوا تکان دهند. اما توجه به این نکته که آنان تا پیش از استفاده از این روش اصلاً نمی‌توانستند پاهای خود را تکان دهند نشان می‌دهد که این دستاورد بزرگی است. این گروه پژوهشی پیش از این نیز با تحریک نخاعی چهار بیمار دیگر توانسته بود امکان برداشتن گامهای کوتاه را برای آنان فراهم کند. اما تا کنون برای انجام این کار لازم بود تا وسیله‌ای الکتریکی به کمک جراحی در بدن آن‌ها نصب شود. این نخستین بار است که بازیابی حرکتهای ارادی بدون نیاز به جراحی میسر شده است.

Rodric Pettigrew که یک مهندس پزشکی در مؤسسۀ ملی سلامت آمریکا است (و البته به طور مستقیم در این پژوهش نقشی نداشته) در یک مصاحبۀ خبری گفت:

«این نتایج خیره کننده نشان می‌دهد که آسیب دیدگی نخاعی دیگر به معنای فلج کامل تا پایان عمر نیست و باید پژوهشهای بیشتری در این زمینه برای رسیدن به نتایج بهتر انجام شود. امکان درمان بدون نیاز به عمل جراحی آن هم برای بیمارانی که این کار زندگی آنان را دگرگون می‌کند دستاورد بسیار بزرگی  است. این روش را همچنین می‌توان برای درمان طیف وسیعی از بیمارانی که تحریک عصبی برای آن‌ها سودمند است تعمیم داد.»

این پژوهش نتیجۀ ۱۸ هفته کار در دانشگاه کالیفرنیا در (Los Angeles (UCLA است. دست کم دو سال از فلج شدن هر پنج بیمار شرکت کننده در این پژوهش می‌گذشت. الکترودهای چسبیدنی به پشت آن‌ها وصل شد و یک تمرین ۴۵ دقیقه‌ای در هر هفته برای آنان در نظر گرفته شد. در طول تمرین پژوهشگران از بیماران می‌خواستند تا پاهای خود را هنگام تحریک الکتریکی به پشت آن‌ها ثابت نگه داشته یا حرکت دهند.

در چهار هفتۀ پایانی، دارویی به نام buspirone که کار seratonin را تقلید می‌کند و نشان داده شده که در حرکت دوبارۀ موشهای آسیب دیدۀ نخاعی مؤثر است، به بیماران داده شد.

در آغاز پژوهش پاهای بیماران تنها به صورت غیر ارادی و در شرایطی حرکت می‌کرد که تحریک الکتریکی پشت آن‌ها به اندازۀ کافی قوی می‌بود. اما در طول روند درمان، میزان حرکت آن‌ها هنگامی که حرکت دادن پاهای خود را یاد گرفتند به شکل چشمگیری افزایش یافت. تنها پس از یک ماه توانایی جابجایی پاهای آنان هنگام تحریک الکتریکی دو برابر شد.

در کمال تعجب در پایان پژوهش هر پنج بیمار می توانستند بدون تحریک الکتریکی پاهای خود را تکان دهند. همچنین میزان جابجایی پاهای آن‌ها در حالت بدون تحریک و با تحریک تفاوتی نداشت. همان‌طور که در ادامه می‌بینید نتایج بسیار خیره کننده هستند:

پژوهشگران بر این باورند که این درمان به بازسازی ارتباط میان مغز و نخاع کمک می‌کند. پروفسور V. Reggie Edgerton رهبر این گروه پژوهشی و استاد زیست شناسی و فیزیولوژی دانشگاه UCLA بیان داشت:

«ما در‌واقع شبکه‌هایی را به کمک تحریک عصبی در بدن بیمار احیا کرده‌ایم. هنگامی که بیمار یاد بگیرد که چگونه از این شبکه‌ها استفاده کند وابستگی کمتری به تحریک عصبی خواهد داشت و می‌تواند تا جایی پیش رود که دیگر نیازی به تحریک عصبی نداشته باشد.»

این گروه برای اثبات این فرضیه، سیگنالهای الکتریکی تولید شده به وسیلۀ ساق پای بیماران را هنگام خم کردن پاها در طول مدت درمان ذخیره کردند و نشان دادند که در طول این ۱۸ هفته این سیگنالها قویتر شده‌اند. پروفسور Edgerton هم‌اکنون با این پنج بیمار کار می‌کند و در تلاش است تا بتواند با تمرین و تحریک نخاعی بیشتر بار دیگر آن‌ها را روی پاهای خود ببیند. چهار بیمار پیشین که از الکترودهای کاشتنی در ستون فقرات خود استفاده می‌کنند توانسته‌اند این کار را انجام دهند. وی افزون بر این در حال مطالعه برای یافتن راهی به منظور کمک به فعالیتهای خودبخودی بدن مانند عرق کردن، کنترل ادرار، گوارش و عمل جنسی از طریق تحریکهای عصبی است و می‌خواهد ببیند آیا این روند می‌تواند به افرادی که دارای معلولیتهای جزئی هستند کمک کند یا نه. وی می‌گوید:

«ما همیشه بر این باور بوده‌ایم و هستیم که افراد دارای آسیبهای جزئی جای بیشتری برای پیشرفت دارند. هر بیمار نیازهای درمانی ویژۀ خود را دارد. بسته به هر مورد ممکن است روش تحریک غیر تهاجمی (بدون نیاز به عمل جراحی) یا تحریک epidura (کاشتنی) بهترین گزینه باشد. کاری که ما باید انجام دهیم آن است که ابزارهای درمانی را افزایش دهیم تا پزشک و بیمار بتوانند از میان آن‌ها بهترین روش درمانی را برگزینند.»

نتایج این پژوهش با دسترسی آزاد در مجلۀ Neurotrauma منتشر شده است.

منبع: Science Alert

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *