اسکلت بیرونی برای همه: بررسی موضوعات مهم در طراحی اسکلت بیرونی(بخش دوم)

مطالعات مربوط به معلولیت، نگرشی که معلولیت را به معنی شکست انسان بیان میکند، به چالش کشیده است. در این مطالعات اسکلتهای بیرونی موضوع جدیدی برای تحقیق هستند. اسکلتهای بیرونی میتوانند شکلهای جدیدی از حرکت را برای کاربران محقق کنند. اما باید به گونه‌ای طراحی شوند با اکثریت کاربران سازگاری یابند. به این منظور در این سری از مقالات مجله فناوری‌های توان ‌افزا و پوشیدنی به عوامل مهم در طراحی یک اسکلت بیرونی اشاره خواهیم کرد.

توانبخشی با اسکلت بیرونیIndego
Indego Parker Hannifin Corporation @Shepherd Center

۲٫ جنسیت، فناوری و نظریه تقاطع

جنسیت به عوامل روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی اشاره دارد که رفتارها، هنجارها، فناوری و دانش را شکل میدهد. به عنوان یک ساختار اجتماعی، جنسیت با احساسات جنسی که از نظر بیولوژیکی و فیزیولوژیکی تعیین میشود، ارتباط دارد اما یکسان نیست. فناوری نیز مانند جنسیت، به نوعی در جریان است. برای درک بهتر این که فناوری هایی مانند اسکلتهای بیرونی چگونه میتوانند در جامعه فهمیده شوند، دیدگاه های جنسیتی، درک محدوده توانایی اسکلتهای بیرونی را به اطلاع گروه های مختلف مردم میرساند.

محققان فمینیستی تاکید میکنند که مدتهاست فناوری بخشی از قلمرو مردان بوده و اینکه تعصبات خاصی را منعکس میکند، اجتناب ناپذیر است. همانطور که Wajcman استدلال میکند، رابطه های قدرت جنسیتی، واسطه ای در توسعه فناوری است زیرا فناوری همیشه نوعی از دانش اجتماعی، شیوه ها و ساختارها است. این نتیجه درگیری و مصالحه است که در درجه اول منجر به توزیع قدرت و منابع میان گروه های مختلف جامعه میشود. او استدلال میکند، با درک اینکه چگونه فناوری به وسیله قدرت و علاقه مردان ساخته و استفاده شده است، میتوان به چنین نتیجه ای دست یافت. فناوری در خلاء تولید نمیشود. همانطور که از طریق مفهوم دانش مستقر مشاهده میشود، فناوری حاصل رابطه متقابل تفکر با معرفت شناختی، هستی شناختی، اخلاق و سیاست است.

ترکیب سایبورگ و تکنوفمینیسم

Haraway در بیانیه Cyborg، فناوری و جنسیت را با دیدگاهی متفاوت با استفاده از مفهوم Cyborg در تکنوفمینیسم در هم آمیخته است:

Cyborg یک سایبرنتیک ارگانیسم است، ترکیبی از دستگاه و ارگانیسم که موجودی از واقعیت اجتماعی و همچنین موجودی تخیلی است. واقعیت اجتماعی، روابط اجتماعی را زندگی میکند، مهمترین ساخت و ساز سیاسی ما، تخیل جهان متغیر است. Cyborg موضوعی از تجربیات زنده و تخیل است که آنچه از تجربیات زنان در اواخر قرن بیستم به حساب می آیند را تغییر داده است. این مبارزه ای بر سر مرگ و زندگی است اما مرز میان داستانهای علمی تخیلی و زندگی واقعی یک توهم بصری است.

در جامعه معاصر مفهوم cyborg چنان متداول است که باید مفهوم سازی نظری هنگام نوشتن در مورد cyborgها به وضوح ذکر شود. افرادی که از اسکلتهای بیرونی استفاده میکنند، بدن خود را با یک وسیله رباتیکی ادغام میکنند و به نوعی تبدیل به یک cyborg واقعی میشوند. پژوهشگران مانند Berg و Lie با بحث در مورد این سوال که آیا مصنوعات، جنسیت دارند، موضوع تکوین فمینیستی را ادامه دادند و به طور مداوم جعبه های سیاه فناوری را در چارچوب جنسیتی باز میکنند و از نظریه های جنسیتی برای درک فناوری استفاده میکنند.

نظریه تقاطع

یک نظریه در مطالعات جنسیتی که به چگونگی ساخت افراد از طیف گسترده ای از خصوصیات شخصی میپردازد، تئوری تقاطع است که میتوان از آن برای درک کاملتر تعصب و تبعیض مستقیم و غیر مستقیم بر اساس هویتهای فردی استفاده کرد. نظریه تقاطع نشان میدهد که چگونه تبعیض جنسیتی و سایر اشکال تبعیض آمیز (مانند نژادپرستی و بیگانه ترسی و..) ممکن است باعث تقویت و تعامل یکدیگر شوند. همانطور که توسط Crenshaw تعریف شده است، کسی که برای اولین بار از آن برای توصیف تبعیض مضاعف زنان سیاه پوست استفاده کرد:

زنان سیاه پوست هم از نظر جنسیت و هم از نظر رنگ پوستشان، در دو دسته مورد تبعیض قرار میگرند. در این حالت سیاهی یا زنانگی زنان گاهی نیازها و دیدگاه های آنان را در حاشیه دستور کار فمینیستها و لیبرالیستهای سیاه قرار داده است.

تقاطع را میتوان به عنوان تعامل بین جنسیت، نژاد و سایر گروه های تمایز در زندگی فردی، شیوه های اجتماعی و ایدئولوژی های فرهنگی تعریف کرد. چشم انداز تقاطع در موضوعات مختلف در سطح ساختاری از جمله روانشناسی و مطالعات محور اصلی گنجانده شده است. در سطح فردی تر، McCall، بحث میکند که چگونه خصوصیات شخصی مختلف ما را افراد شکل میدهد و باعث میشود هر فرد در زیر گروه های اجتماعی مختلف قرار گیرد. همه اینها در کنار هم در تشکیل هویت سیاست نقش دارند.

به این نظریه انتقاداتی نیز وارد شد. برای مثال Nash انتقاداتی را مطرح کرد: عدم وجود یک روش متقاطع مشخص، استفاده از زنان سیاه پوست به عنوان موضوع تقاطع اصلی، تعریف مبهم از تقاطع و اعتبار تجربی تقاطع.

ما در جایگاه خود به دنبال اصلاح این چهار انتقادی که به نظریه شده است، نیستیم. زیرا دریافتیم این یک دیدگاه نظری مفید برای نشان دادن چگونگی همپوشانی چندین هویت و ایجاد درکهای پیچیده از افرادی است که بیش از یک هویت دارند. با این وجود تلاشهای علمی به منظور توجیه و تصحیح تقاطع به عنوان یک ابزار نظری عملی تر انجام شده است. ما برای درک بهتر چگونگی سازگاری انسان با فناوری هایی مانند اسکلتهای بیرونی از مباحث فوق الذکر فمینیستی استفاده میکنیم.

۳٫ روشها و نوع شناسی اسکلتهای بیرونی

استفاده از اسکلتهای بیرونی در توانبخشی یک حوزه تحقیقاتی نسبتا جدید است که یکی از مهمترین تحولات فناوری در دهه گذشته محسوب میشود. با این حال،گروه های تحقیقاتی و کلینیکهای بسیاری در سراسر جهان پیشرفتهای چشمگیری در استفاده از این فناوری برای درمان بیماران داشته اند. اسکلتهای بیرونی پتانسیل ایجاد تحولی کامل در حوزه توانبخشی مانند بهبود عملکرد راه رفتن، تراکم استخوانها و کیفیت عملکرد روده ها و… را دارد. علاوه بر این، اسکلتهای بیرونی به کاربر اجازه میدهد تا نسبت به دستگاههایی مانند تردمیل، حرکات آزادتر و طبیعی تری را هنگام راه رفتن داشته باشند. همچنین اسکلتهای بیرونی در برطرف کردن اختلالات جسمی هنگام انجام حرکات تکراری فشرده، مخصوصا برای افرادی که دچار آسیبهای نخاعی شده اند، کمک شایانی میکند.

شواهد مربوط به توانبخشی بیماران سکته مغزی تا حدودی نشان دهنده ضعیف این دستگاهها است و مطالعات گسترده ای برای ارائه شواهد وجود دارد. اگرچه بهبودی حاصل از روشهای درمانی بیماران سکته مغزی به وسیله اسکلتهای بیرونی تفاوت معناداری با روشهای سنتی داشته است. مطالعات نشان میدهد که اسکلتهای بیرونی به راحتی میتوانند در یک محیط بالینی مورد استفاده قرار گیرند. اما همچنان در استفاده از این فناوری در محیط غیر بالینی ابهاماتی مبنی بر مفید بودن آنها وجود دارد. اگرچه آزمایشات انجام شده بر روی اسکلت بیرونی نشان دهنده پتانسیل بالای این فناوری در حوزه درمان و توانبخشی است اما هنوز در ابتدای مسیر رشد و شکوفایی خود قرار دارد.

اسکلت های بیرونی و توانبخشی

تا به امروز انواع مختلفی از اسکلتهای بیرونی با کاربردها و پیچیدگی های متنوع به بازار عرضه شده است. اسکلت بیرونی Lokomat (هوکوما، سوئیس) وزن بیمار را هنگام راه رفتن بر روی تردمیل مهار میکند و پاهای بیمار را با الگویی استاندارد حرکت میدهد. نمونه های دیگری از این رباتها حاوی سیستمی برای قدم زدن هستند مانند Gait Trainer (RehaStim، آلمان) و G-EO که از حرکاتی مشابه دستگاههای شرکت Reha Technology AG در سوئیس استفاده میکنند. مثال دیگر دستگاه KineAssist (HDT Global، آمریکا) است که وزن بدن را اطراف لگن کاربر مهار میکند و تردمیل این دستگاه، به حرکات کاربر واکنش نشان میدهد.

برای این مطالعه ما رباتهای پوشیدنی H2020 Cost Action 16116 مورد بررسی قرار دادیم. یعنی رباتهایی که به صورت فیزیکی به تقویت قابلیتهای حرکتی کاربر کمک میکنند. اگر چه این سردرگمی وجود دارد که آیا این دستگاهها را میتوان به عنوان دستگاههای پزشکی دانست. دستگاههایی که با به حرکت درآوردن اندام فلج یا ضعیف بیمار باعث بهبود عملکرد حرکتی آن میشوند توسط FDA یک وسیله پزشکی شناخته میشود. بخش ۱٫۳ از مقررات مربوط به تجهیزات پزشکی اتحادیه اروپا تاکید میکند که دستگاههایی که اهداف پزشکی یا غیر پزشکی دارند باید الزامات دستگاههایی که هدف درمان و پزشکی دارند را داشته باشند.


بیشتر بخوانیم:
اسکلت بیرونی برای همه: بررسی موضوعات مهم در طراحی اسکلت بیرونی(بخش نخست)
راهکارهای نوآورانه برای بازیابی عملکرد راه رفتن و توانبخشی اندام های حرکتی
RoSE یک بریس رباتیک برای حل مشکل کوژپشتی


منبع: degruyter

«استفاده و بازنشر مطالب تنها با ذکر لینک منبع و نام (مجله فناوریهای توان افزا و پوشیدنی) مجاز است.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *